این طرح از همان ابتدا با مخالف های سنگین کارشناسان و حتی برخی از ارکان مهم نظام سلامت همراه بود. به طوری که کمیسیون بهداشت مجلس شورای اسلامی، سازمان نظام پزشکی و فرهنگستان علوم پزشکی در نامه ای به رئیس جمهور خواستار خارج شدن طرح یاد شده از دستور کار هیئت دولت شده بودند.
به باور مخالفان ظرفیت پزشکی در ۸ - ۹ سال اخیر بیش از ۵۰ درصد افزایش یافته و افزایش ظرفیت خارج از برنامه جامع وزارت بهداشت که برای تا سال ۱۴۰۸ تدوین شده است، نه تنها ضامن دسترسی بیشتر مردم مناطق محروم به خدمات پزشکی نخواهد بود بلکه مشکلات فعلی جامعه پزشکی را هم تشدید خواهد کرد.
اما از نگاه موافقان، با توجه به نامطلوب بودن آمار پزشکان به ازای جمعیت کشور، مهاجرت سالانه بخشی از پزشکان به کشورهای دیگر، ورود جمعیت کشور به دوره سالمندی و .... چاره ای جز افزایش ظرفیت پزشکی یا جذب دانشجوی پزشکی در مقطع عمومی نیست. در نتیجه همانطور که اشاره شد این طرح مورد نظر سرانجام به تصویب رسید و سال گذشته ۴۸۰۰ نفر بیشتر از سال های قبل در رشته پزشکی عمومی، جذب دانشگاه های کشور شدند و امسال نیز همینطور.
حال در چنین شرایطی ناگهان خبر پیشنهاد وزارت بهداشت برای توقف اجرای مصوبه افزایش پذیرش دانشجویان پزشکی در سال آینده مطرح می شود. آنهم از زبان بهرام عین اللهی، بالاترین مقام این وزارتخانه. حال آنکه او پیشتر تلویحاً از این طرح حمایت کرده و حتی در دیدار با دبیر و اعضای شورای عالی انقلاب اسلامی گفته بود: «متاسفانه آمار تعداد پزشکان به ازای جمعیت مطلوب نیست و نباید کیفیت در گرو کمیت باشد. بنابراین حرف کسانی که می گویند کم تربیت کنیم تا کیفیت بالا باشد، اشتباه است». عین اللهی حالا در گفت و گویی تلویزیونی می گوید: ما باید با توجه به زیرساختهایی که داریم، این مصوبه را اجرا کنیم. در حال حاضر نیز ظرفیت ما پر شده و بیش از این امکان افزایش ظرفیت نیست. چرا که این دانشجویان نیاز به کلاس آموزشی دارند، باید به اندازهکافی بیمار ببینند و… به همین خاطر تصمیم داریم تا در پیشنهادی به شورایعالی انقلاب فرهنگی، اجرای این مصوبه را در سال آینده متوقف کنیم. به عبارت دیگر قصد داریم هر زمان که به تعادل رسیدیم پیگیر اجرای این مصوبه باشیم.
با این همه پرسش این است که چرا اجرای مصوبه یاد شده به بن بست خورده است؟ پیامدهای احتمالی اجرای این مصوبه کدامند؟ چگونه می توان پیامدهای منفی آنرا به حداقل ممکن کاهش داد و سرانجام این که آیا به قول عین اللهی بهتر نیست منتظر رسیدن به تعادل در زیرساخت ها برای اجرای مصوبه یاد شده باشیم؟
نگاه سطحیِ این مصوبه
ملک فاضلی، عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی، در پاسخ به قدس با اشاره به این که هیچ کدام از ارکان نظام سلامت و کارشناسان این حوزه مخالف افزایش ظرفیت پزشکی به تناسب نیاز جامعه نبوده و نیستند، تصریح می کند: اما باید زیرساخت های آن فراهم باشد. بنابراین برای این منظور ابتدا دولت و مجلس باید بودجه مورد نیاز این مهم را اختصاص دهند و بعد وزارت بهداشت زیرساخت هایش را افزایش دهد تا سپس بتواند بیشتر دانشجوی پزشکی پذیرش و تربیت کند. ضمن این که دولت و مجلس باید تلاش کنند پزشکان را در کشور نگه دارند. چون پزشک در سطح داخلی و بین المللی بازار کار دارد و شرایط را آنالیز می کند و اگر ببیند وضعیت از لحاظ مادی و معنوی برایش مناسب نیست مهاجرت می کند بویژه این که طی همین امسال نزدیک به هزار پزشکان متخصص و فوق متخصص ما به کشورهای دیگر مهاجرت کرده اند این درحالی است که روی آن ها سرمایه گذاری کرده ایم و باید از توانمندی های آن ها برای حفظ سلامت جامعه استفاده کنیم.
نماینده مردم سراوان، با بیان این که مصوبه افزایش جذب ۲۰ درصدی دانشجویان پزشکی شکل سطحی و ظاهری مشکل سختی دسترسی به پزشک در مناطق محروم و کم برخوردار را در نظر گرفته و در صدد رفع آن برآمده است، می افزاید: اما بخش فنی و کارساز مسئله را حل نمی کند. یعنی این مصوبه مثل بشکه سوراخی است که هرچه آب به آن وارد شود از پایین آن خارج می شود. در واقع از یک طرف پزشک تربیت می کنیم و از سوی دیگر آن ها پس از کسب علم و تجربه لازم مهاجرت می کنند.
فاضلی، اشاره به این که در تدوین و تصویب هر طرحی باید همه موارد موضوع را دید، می گوید: به طور طبیعی وقتی طرح افزایش ظرفیت پزشکی به قانون تبدیل شد وزارت بهداشت پذیرفت که آنرا اجرا کند البته شاید در این ارتباط از جاهای دیگر به آن فشار وارد شده باشد اما وقتی زیرساخت هایش متناسب با افزایش تعداد پذیرش شدگان رشته علوم پزشکی نبوده به مشکل خورده است.چون دانشجویان پزشکی وقتی وارد مرحله آموزش بالینی می شوند نیازمند ابزارهای آموزشی مثل تخت آموزشی و... می شوند و اگر به به تعداد کافی فراهم نباشند، نمی توانند آموزش های لازم را دریافت کنند در نتیجه حتی اگر فارغ التحصیل شوند کیفیت پایینی خواهند داشت.
وی توزیع نامناسب پزشک را عامل اصلی سختی دسترسی مردم مناطق محروم به خدمات پزشکی می داند و می گوید: در ایران ۲۳۰ هزار پزشک وجود دارد که با توجه به جمعیت کشور و همچنین نیاز هر فرد به ۴ بار دریافت خدمات پزشک طبق میانگین جهانی، در مجموع به هر پزشک ما در روز ۱۰ بیمار می رسد که رقم مناسب است اما این که در برخی از مناطق مثل سیستان و بلوچستان افراد باید ۴ ماه در نوبت پزشک بمانند به این خاطر است که وزارت بهداشت نتوانسته پزشک و خدمات پزشکی را به صورت درست در کشور توزیع کند. از سوی دیگر دولت هم نتوانسته سطح رفاه اجتماعی را در این مناطق بالا ببرد و درآمد مالی مناطق محروم را به سطحی برساند که بتوانند خدمات پزشکی خرید کنند؛ کاری که مثلاً مردم تهران می توانند انجامش دهند. بنابراین پزشک در این استان ماندگاری چندانی ندارد. بنابراین برای رفع مشکل یاد شده چاره ای جز توزیع عادلانه منابع در کشور نداریم.
این سازمان ها به وظایف خود عمل نکرده اند
ابوالفضل باقری فرد، معاون آموزشی و دبیر شورای آموزش پزشکی و تخصصی وزارت بهداشت هم توپ به بن بست خوردن مصوبه افزایش ظرفیت پزشکی را به زمین سازمان های برنامه و بودجه و امور استخدامی می اندازد و می گوید: طبق مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی وزارت بهداشت به تنهایی مسئول اجرای این طرح نیست. یعنی در اجرای طرح افزایش ظرفیت پزشکی عمومی سازمان برنامه و بودجه باید بودجه لازم را به وزارت بهداشت پرداخت کند تا بتواند زیرساختها را تکمیل نماید. سازمان امور استخدامی نیز موظف شده که مجوز لازم برای جذب استاد را به وزارت بهداشت بدهد. اما این سازمان ها به وظایف قانونی خود عمل نکرده اند. با این وجود وزارت بهداشت در سال ۱۴۰۱ افزایش ظرفیت را اجرایی کرد در حالی که نه امکانات آموزشی و نه استاد تازه ای به دانشگاهها افزوده نشده بود. امسال هم امید تخصیص بودجه لازم و اجازه جذب استاد افزایش جذب ۲۰ درصدی را داشتیم، اما باز هنوز هیچ بودجه ای برای دانشجویان جدید پرداخت نشده و مجوزی برای جذب صادر نشده است.
وی با اشاره به این که طبق اساسنامه شورای عالی انقلاب فرهنگی، به ازای هر دانشجوی پزشکی باید پنج تخت آموزشی وجود داشته باشد در حالی که الان به ازای هر دانشجوی پزشکی ۱.۵ تخت آموزشی داریم، می افزاید: در حال حاضر، حدود ۶۰ دانشجو بر یک تخت آموزشی حاضر میشوند. یا طبق اساسنامه یاد شده به ازای هر ۱۰۰ دانشجوی پزشکی باید ۵۶ استاد در دانشگاهها حضور داشته باشند؛ اما حدود ۵۰ درصد این رقم را داریم که در چنین شرایطی، نه تنها بیماران اذیت میشود بلکه شرایط آموزشی دانشجویان نیز مناسب نخواهد بود.
وی در خصوص سرنوشت طرح مذکور هم می گوید: بزودی جلساتی را با شورای عالی انقلاب فرهنگی در حضور روسای چند دانشگاه منتخب کشور خواهیم داشت. ضمن این که طرحهای چندگانه ای را برای پیشنهاد آماده کردهایم. به هر حال با توجه به بنبستی که در حوزه آموزش پزشکی کشور به وجود آمده است امیدواریم با یک تعامل سازنده بتوانیم از دامنهدار شدن این مشکل در سالهای آینده جلوگیری کنیم.
با این مصوبه خود مان را به مهلکه انداخته ایم
بابک شکارچی، معاون آموزشی و پژوهشی سازمان نظام پزشکی کشور، هم دلایل مشابهی را برای اجرا نشدن مصوبه افزایش ظرفیت پزشکی عمومی عنوان می کند و به قدس می گوید: این که وزارت بهداشت به این نتیجه رسید که جلوی افزایش ظرفیت پزشکی را بگیرد اتفاق خوشایندی است و اگر موفق به این کار شود بیشتر جای خوشحالی دارد. چون این وزارتخانه برای جذب بیشتر دانشجوی پزشکی قبل از هر چیزی باید زیرساخت های آنرا فراهم کند. به همین خاطر خوب است که وزیر بهداشت، دلایل متقن خود را برای توقف این برنامه به هیئت دولت بدهند تا مشکل رفع شود.
وی با اشاره به این که سازمان متبوعش مخالف افزایش ظرفیت پزشکی نیست، تصریح می کند: اما معتقدیم در این کار باید طبق برنامه جامع پیش برویم که دکتر حق دوست، معاونت سابق آموزشی وزارت بهداشت با همکاری همه دانشگاه های علوم پزشکی آنرا تهیه کرده بود که در آن کاملاً مشخص بود که دانشگاه ها چه اندازه زیرساخت و امکانات خود را افزایش دهند و بعد هم افزایش ظرفیت را طبق نیازهای جامعه اعمال کنند. مثلا مشخص بود که چه تعداد عضو هیئت علمی باید جذب شود تا دانشگاه بتواند به ازای آن دانشجوی بیشتری را پذیرش کند. نه این که ناگهان همه چیز بهم بخورد و بگویند کشور پزشک کم دارد و این سند به درد این منظور نمی خورد. یعنی مخالفت ما و فرهنگستان علوم پزشکی به این خاطر بود که طرح یاد شده کارشناسی شده نبود ولی به ما انگ زدند که به دلیل تعارض منافع با آن مخالفت می کنیم. بعد هم یکدفعه ۴۸۰۰ نفر را در رشته های پزشکی پذیرش کردند اما دانشگاه ها در قبال این تعداد بیشتر جذب دانشجو بودجه و امکاناتی دریافت نکرده اند و اگر الان در این خصوص هم حرفی نمی زنند بیشتر به خاطر است که محدودیت هایی در این زمینه دارند. در حالی که تصاویر و ویدئوهایی که دانشجویان پزشکی و دستیاران برای ما ارسال می کنند، نشان می دهند تراکم دانشجو و دستیار در بعضی از جاها بسیار شدید است. مثلاً در اتاق ایزوله که باید یک تا دو دانشجو وارد آن شوند ۲۰ نفر در آن حضور می یابند. یعنی افزایش ظرفیت با امکانات دانشگاه های پزشکی همخوانی ندارد که این موضوع به کیفیت آموزش پزشکی و سلامت جامعه لطمه می زند. یعنی افرادی از دانشگاه های علوم پزشکی فارغ التحصیل می شوند که مهارت و تجربه لازم را پزشکی ندارند.
وی در همین زمینه می افزاید: با تصویب و اجرای مصوبه یاد شده با دستان خویش، خودمان را به مهلکه انداخته ایم. بنابراین هیچ اشکالی ندارد، وقتی شورای عالی انقلاب فرهنگی می بیند طرحی یا مصوبه ای به خوبی قابلیت اجرا ندارد آنرا مورد بازنگری قرار دهد.
شکارچی، با اشاره به این که برنامه قبلی وزارت بهداشت هدف نظام را برای افزایش سرانه پزشک در کشور بهتر محقق می کند، تصریح می کند: چون آن برنامه پزشکی مبتنی بر شواهد است به همین خاطر به همه مسائل مربوط به آن از جمله موضوع مهاجرت پزشکان توجه دارد بنابراین حتی با تداوم مهاجرت بخشی از پزشکان به خارج باز هم اجرای آن آنقدر موجب افزایش سرانه پزشک در کشور می شود که مشکلی در ارائه خدمات پزشکی در مناطق محروم پیش نیاید. ضمن این در بحث مهاجرت پزشکان باید توجه کنیم که این موضوع با وضعیت اقتصادی جامعه ارتباط دارد به طوری که با بهبود وضعیت اقتصادی کشورهای چین و هند حالا مهاجرت پزشکان این کشورها از امریکا و اروپا روندی معکوس پیدا کرده است.
وی در خصوص راهکارش برای افت کیفیت دانشجویان پزشکی جذب شده طی سه سال اخیر هم می گوید: وزارت بهداشت باید به دانشگاه ها یک تنفس بدهد. یعنی برای یک مدت معین دانشجو بیش از ظرفیت به دانشگاه ها ندهد تا این گونه تا حدی جبران مشکل کمبود زیرساخت ها برای آموزش و کسب مهارت های پزشکی دانشجویان شود.
پیشنهاد توقف اجرای مصوبه قابل فهم نیست
اما امیر شهسواری، عضو هئیت علمی دانشگاه شهید بهشتی و کارشناس سابق ستاد علم و فناوری شورای عالی انقلاب فرهنگی نگاه دیگری به موضوع دارد و به قدس می گوید: هدف طرح افزایش ظرفیت پزشکی این بود که دسترسی به پزشک را در کشور زیاد کند. آن زمان هم طبق بررسی های که داشتیم خیلی از دانشگاههای کشور کمتر از ظرفیت شان در مقایسه با دهه هفتاد کار میکردند. با این حال برای افزایش سرانه پزشک سعی شد برنامه ریزی یک شیب ملایم داشته باشد. حتی در جلسه ای هم که برای افزایش درصد پذیرش دانشجویان پزشکی عمومی تعیین و تکلیف شد وزیر بهداشت و معاون آموزشی این وزارتخانه هم حضور داشتند و بحثی از این که مثلاً تخت آموزشی یا هیئت علمی کم دارند، نداشتند فقط می گفتند سازمان برنامه و بودجه باید برخی از هزینه های جاری شان را افزایش دهد. اما این که الان نظر دیگری دارند و می گویند زیرساخت ها کفاف افزایش ظرفیت پیش بینی شده را نمی کند، برایم چندان قابل فهم نیست. چون مثلا وقتی به دانشگاه های تهران و شهید بهشتی و ایران را نگاه می کنیم می بینیم که پیک ظرفیت همه اینها خیلی بیشتر از مقداری است که الان دانشجو پذیرش می کنند. یعنی قبلاً توسعه ظرفیت آن ها اتفاق افتاده بود به طوری که آن موقع به تعداد لازم تخت آموزشی و تجهیزات و استاد داشتند و الان هم نسبت استاد به ازای دانشجویان شان نسبت خیلی خوبی است. بنابراین چیزی تغییر نکرده که الان بگوییم مصوبه مورد نظر غیر قابل اجرا است.
وی با اشاره به این که طبق بررسی های ما اجرای طرح افزایش ظرفیت پزشکی عمومی برای چند سال نخست نیازی به تزریق بودجه ندارد، تصریح می کند: چون همه زیرساخت های آن فراهم است. ضمن اینکه سازمان برنامه و بودجه بر اساس تعداد پذیرش دانشجو سرانه بودجه اختصاص می دهد، یعنی با زیاد شدن تعداد دانشجو سازمان برنامه هم هم بودجه دانشگاه ها را افزایش میدهد. حتی سال گذشته و طبق آخرین صحبتهایی که با سازمان برنامه و بودجه داشتیم این سازمان می گفت بودجه جذب دانشجویان را تخصیص داده و حتی رقم آن را حدود ۱۱۰ تا ۱۲۰ میلیون تومان برای هر دانشجو (این رقم برای دو سال پیش بوده)عنوان کرده است. حالا این که وزارت بهداشت حساب کتاب های دیگری می کند و مبالغ بیشتری مطالبه می کند موضوع دیگری است.
نظر شما